از گرمای هوا میشه فهميد كه حواليه ظهره و همين طور از قار و قوره شكمم!بايد گوشامو تيز كنم شايد صداي پاشو بشنفم.ديگه از گوش تيز كردن خسته شدم،گاهی وقتا دلم می خواد هيچی نشنفم،چی كار كنم،از شنيدن اين سر و صداهای احمقانه خسته میشم،يا دارن به هم تف و لعنت می فرستن يا به پدر و مادرشون،يا حرفای چاخانكی تحويله هم می دن و همديگرو سر كار می ذارن،همين ديروزتو پارك، يه پسره داشت از اين چاخانكيا تحويله يه دختره بيچاره می داد،می پرسی از كوجا می دونم چاخان بودن،از اون جو كه همون حرفا رو 2ساعت پيش به يه دختر به ظاهر پخمه  ی ديگه میزد،هی ی!آقا جون اگه بخوام بگم تا كلّه صبح می تونم بگم.بذگريم!

ای صدا چيه؟!انگار يكی داره خودشو رو زمين می كشه ،گربه كه نی،پرنده كه عمراً،نكنه دوست خودمه ؟آقای دست ميربون،غذا بيار،يه كَمَكيم غُرغُرو!

-سلام پيشو!منم، نترس! بيا جلو! واست غذا آوردم،استخونه مرغه ،فك كنم دوسش داری، نه؟

-ممميييَووووو...(با صدايی مظلوم)=مررررسی ی ی....

آخ كه صدای خوردنِ استخونه مرغ به آسفالت-اونم وقت ناهار- لذت بخش ترين صدايه كه می تونم بشنفم!دستت كوش مرد ميربون(پيشو كورمال كورمال خودش را بينّ دست های مرد مهربان جا می كند)

-مَمَمَمووووو   مَمَمَمَووووو......          .......

-خيله خُب خودتو لوس نكن پيشو جان!(از تلو تلو خوردنِ پيشو دلش گرفت و گفت)آخه نمی دونم كدوم مريضی حاضره ، گربه ی به اين نازی رو كور كنه!!!

-مميَوو..(ناراحته و اشك تو چشاش جمع شده)=پسرِ خودت

-لعنت بر پدر مردم آزار ...(پيشو حرفش را قطع می كند)

-مو(با لحنی عصبی و تند)=خودتو فوش نده!

-چيه بابا زبون نفهم؟!جای دست درد نكنه ته!اَاَه!.....ببخش پيشو!اعصاب ندارم!پام بد جوری پيچ خورده،نمی تونم درست راه برم!واسه همين، الكی فرتی اعصابم مگسی میشه!......خب ديگه من برم تا صدای زنم در نيومده،قبلاً گفتم بِت كه از جونور مونور خوشش نمی ياد!عزتت زياد!چشاتم بينا! پيشو جان!!

-ميو ميو=قربونت رفيق،خدافظت

هی ی!بازم سكوت ت ت!(ولی نه، انگار صدای  پا  مياد،صدای پای گربه!اونم 2تا گربه!پيشو چيزی نمی شنوه،چون نمی خواد،چون گوشاشو به روی همه ی صداهای احمقانه و غير احمقانه بسته)

2تا گربه ی خپل پوز خند زنان جلو اومدن.مقاومتای پيشو فايده ای نداشت.اون جايی رو نمی ديد،تنها چيزی كه فهميد،صدای نفسای تند و حريصانه ی اون دو تا خپل بود،و دردِ حاصل از پنجولاشون!

 پی نوشت:

1.امروز، روز معلولين بود،معلول بودن آدم و جونور نمی شناسه..

2.گربه ها ی ايرانی ، موجودات مظلومی هستند،با اينكه زيبا ترينن و مثه بقيه قابلمه ای به صورتشون اصابت نكرده ولی بيچاره ترينن:((

ميم.ز

      

                                                                                                   


+ نوشته شده در  جمعه دوازدهم آذر ۱۳۸۹ساعت 20:6 توسط MIMZ  |