وقت آزمودن است،بگذار آتش بیازمایدت.همان آتشی که سیاوش را بَری کرد.همان آتشی که ابراهیم را صدیق کرد.آتشی  بود،از برآید خشم و غضب،گناه و ننگ،شک و شکایتِ آدمکانِ گردِ معرکه.

حال تو هم بگذر،از آن آتشِ جاودان!که هر چه پیش آید،نهایت پاکیست.خواه پاکیت را اثبات کند،خواه از شراره اش پاکت کند.بگذر از این آتش که  رستگار شوی،که از فشار و سختیش طلا شوی!امیدم به آن است که ،سر به آستان آسمان زنی و در بَرِ آن کبریایی شوی...

میم.ز

*بابام حالش خوب نیست ،تو رو خدا براش دعا کنید:'''(((

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و چهارم اسفند ۱۳۸۹ساعت 21:38 توسط MIMZ  |